Friday, January 22, 2010

آشفته نوشته ها

دو ماهی این فرصت رو پیدا کردم که نتونم فرار کنم از یاداوری اینکه آخرش که چی‌، که اینکه چه راحت می‌تونم به روی خودم نیارم که سر کارم...فرض کن که تا ۳۰ سالگیت درس میخونی‌، بعد میری سر کار، خیلی‌ هنر کنی‌ تو مسیر اضافه کردن متعلقات نمیری، بعدش که می‌میری، در بهترین شرایط آدم خوبی‌ هم بودی‌و‌ یه اثر مثبت از خودت به جایی گذاشتی‌، ولی‌ بعدش که دیگه نیستی‌، اگه هممون نباشیم چی‌ می‌شه پس؟به کی‌ بر میخوره؟کجا لنگ میمونه؟
با همهٔ این وجود، انگار که حالا که هستی‌، باید به بقای خودت فکر کنی‌، ولی‌ دلم می‌خواد وابسته نباشم و همیشه آزاد، که خرج داره و به دست آوردنش در اکثر مواقع میندازتت تو یه جریان اعتیاد آور که آگاهیتو ازت میگیره
... افتاد، کاملا موافق سیر فکریش نیستم ولی‌ نکات جالبی‌ داره "The Edukators" اینارو که نوشتم یادم به فیلم

No comments:

Post a Comment