Sunday, May 24, 2009

مفهوم انتخاب بین بد و بدتر


خیلی‌ وقت است داریم شعار انتخاب بین بد و بدتر رو میشنویم. هر سایت و نوشته رو هم که نگاه می‌کنم با این دلیل شروع میشود که ما میدانیم انتخاب بین بد و بدتر است ولی‌ باید شرکت کرد که بدتر انتخاب نشود.
ابتدا می‌خواهم در مورد مفهوم انتخاب بین بد و بدتر بنویسم سپس بپردازم به این نکته که آیا اصولا پیروی از این شعار ما را بجأی خواهد رساند یا نه


زمانی‌ میتوانیم ادعا کنیم که داریم بین بد و بدتر انتخاب می‌کنیم که اولا هدف خود را بدانیم و سپس گزینه‌های بد و بدتر را کامل بشناسیم. چرا یکی‌ بد است و آن یکی‌ بدتر. آیا این تفاوت در ظاهر است یا در برنامه ها. چرا باید بین بد و بدتر یکی‌ را انتخاب کرد، آیا گزینه بهتر وجود ندارد. چگونه می‌توان در انتخابات بعدی گزینه بد و خوب داشته باشیم. آیا این انتخاب بین بد و بدتر مارا بسوی انتخاب بد و خوب خواهد برد یا این سیکلی است و تا ابد باید خوشحال باشیم که یک گزینه بد وجود دارد


در اکثر نوشته‌ها و صحبتها که بر انتخاب بد از بدتر تاکید دارند هیچگونه نشانه‌ای از شناخت گزینه بد پیدا نکردم، یعنی‌ دلیل و حرفها بسیار سطحی و بی‌ هیچ پشتوانه منطقی‌ بیان میشود و زمانی‌ که صحبت از برنامه ریزی فردی و گروهی میشود با جوابهای کاملا نا امید کننده برخورد می‌کنم. میشنویم که زمان خاتمی برنامه ریزی بسیار قوی بود و صنعت و اقتصاد و کارهای فرهنگی‌ خیلی‌ موفق. پس چگونه شد که مردم بخاطر حرفهای پوپولیستی عرض یک هفته رفتند و به احمدی نژاد رای دادند و چرا عدهٔ زیادی ناامید از جریان اصلاحات در خانه ماندند و دوباره شرکت نکردند. آیا رای آوردن جمله نفت را سر سفره‌ها خواهیم آورد نشانه فقر در تمام سطوح جامعه نیست، اگر کار فرهنگی‌ قوی انجام شده بود چرا هنرمندان انتخابات را تحریم کردند و به گزینه منتخب خاتمی رای ندادند


چرا این انتخاب بین بد از بدتر ۳۰ سال است که دارد انجام میشود ولی‌ ما هر دفعه خوشحالیم که داریم بین بد و بدتر انتخاب می‌کنیم. آیا زمان آن نرسیده است که برای خود خط قرمزی تعریف کرده تا روزی انتخابی داشته باشیم با گزینه‌های بد و خوب یا خوب و خوبتر. به کجا داریم میرویم، چرا قشر تحصیل کرده ما باید در این سطح بدون هیچ گونه تحلیل درستی‌ از شرایط دنبال روی یک سری انسانهای حکومتی باشند و خوشحال از اینکه میتوانند با انتخاب گزینه بد مهر تأییدی دوباره بر این نظریه بزنند که ما شعور نداریم ما حافظه تاریخی‌ نداریم، ما یادمان رفته خاتمی چرا دوباره رای نیاورد، ما یادمان نیست موسوی چه کسی‌ بود، ما کروبی را نمیشناسیم ما تنها این چند ماه اخیر یادمون هست که احمدی‌نژاد خیلی‌ آدم مکروهی است و هرطور شده نباید انتخاب شود


نکته دوم اینکه، آیا اگه این سری موسوی انتخاب شد و یک سری تغییرات جزی‌ در کشور داد و بعد از آنا مجددا گزینه ای مانند احمدی نژاد روی کار آمد بد از ان باز خوشحال خواهیم بود که داریم دوباره بین بد و بدتر انتخاب خواهیم کرد یا خط قرمزی خواهیم داشت و از آنجأی که دست این حکومت رو شده است دیگر در انتخابات شرکت نخوایم کرد و این سری با رای ندادن از ارزش رای خود دفاع خواهیم کرد


اگر این خط قرمز را برای خودمان تعریف کرده ایم، انتخاب بین بد و بدتر مفهوم پیدا خواهد کرد وگرنه تا آخر زمان در این سیکل غلط بچرخ تا بچرخیم

No comments:

Post a Comment