Sunday, May 24, 2009

شناخت گزینه بد

خیلی‌ جالبه، هروقت بحث می‌کنیم اولا همه که تائید بر رای دادن دارند و همه هم تاکید دارند که انتخاب بین بد و بدتر است. ولی‌ زمانی‌ که صحبت از بدیهای گزینه بد میشود میبینم که با دلیل و منطق خودشون از گزینه بد دفاع می‌کنن طوری که من ممکن است از گزینه مورد علاقم که در بین کاندیدا هم نیست آنطور دفاع نکنم. و این موضوع بسیار نا امید کننده است


اگر ندانیم گزینه بد چرا بد است پس هرگز به دنبال گزینه خوب نخواهیم بود و همیشه قانع به این گزینه بد خواهیم بود. همانطور که در پست قبل بیان کردم، انتخاب بین بد و بد تر زمانی‌ قابل توجیه است که ابتدا بدانیم هدف نهائی کجاست و سپس با تعریف خط قرمز‌های مسیر جلو هرگونه سؤ استفاده از خودمون را بگیریم


معنی‌ خط قرمز چیست. هر برنامه تشکیلاتی و فردی اگر با اصول و منطق پایه ریزی شده باشد باید دارای خط قرمز هایی باشد که جلوگیری می‌کند از انحراف در مسیر. این خط قرمز هاست که ارزش یک حرکت رو تعریف می‌کند. البته وجود خط قرمز بدون هزینه دادن برا ایستادگی در برابر این خط قرمز‌ها بی‌ معنی‌ خواهد بود، پس هرکجا صحبت از خط قرمز میشود منظور کل پکیج خواهد بود


ما میگویم که احمدی نژاد گزینه بدتر و موسوی یا کروبی گزینه بد هستند. پس وقتی‌ که کاندیدای مورد نظر ما گزینه بد هست باید بطور کامل مطلع باشیم که چرا بد شده است، پس چرا هرجا میشینیم از او دفاع می‌کنیم، چطور ممکن است که گزینه بد قابل دفاع باشد. دوستان نه اینکه دفاع میکنند که موسوی از احمدی نژاد بهتر است بلکه از برنامه هاش و شخصیتش دفاع میکنند و این مرا آزار میدهد. دوستی‌ میگفت حد عقل زهرا رهنورد روسری گلدار میپوشد و این خودش نشانه شعور او می‌باشد


حرف من این است، ما که دنبال آزادی بیان، حجاب،... هستیم دیگر نباید پوشیدن روسری گلدار زیر چادر مشکی‌ را نشانه شعور یک کاندیدا بدانیم. زمانی‌ که میگویم موسوی شفاف صحبت نمیکند و به اشتباهات گذشته اعتراف نمیکند، نباید کسانی‌ که اورا انتخاب بد میدانند دفاع کنند که مساله بیست سی‌ سال پیش بوده است و باید حرفهای الان را گوش داد. این انتخاب بین بد و بدتر نیست، این انتخاب خوب شماست. کسانی‌ که با سطحی‌ترین حرفهای مردم فریب کاندیدای بد به ذوق می‌ آیاند که عجب آدم روشنی است چگونه ممکن است که ادعا کنند که این گزینه بد آنهاست. چطور ممکن است بدونی این گزینه بد بخاطر شرایط کشور مورد تائید توست ولی‌ با حرفهای عوام فریب و بسیار ابتدایی خوشحال شویم. مگر ما نمیدانیم که موسوی نخست وزیر هشت سال جنگ بود، چطور ممکن است در کشاندن جنگ از سال شصت دو تا شصت هشت بی‌ تقصیر باشد، چرا توضیح نمیدهد چرا بی‌ دلیل جنگ را کش داد و هزاران جوان را بی‌ هیچ نتیجه به کشتن داد، مگه سیاست جنگی او نبود که هزار میلیارد دلار ضرر زد به کل کشور، آره فردی از یک گروه بود ولی‌ نخست وزیر پر افتخار اون دوران بوده. هنوز در سخنرانیش بیان می‌کند که اصول شهدا رو می‌خواد در سطح بین ملل احیا کند، و ما با افتخار ویدئو سخنانش را در فیسبوک میگذاریم و زیرش مینویسیم حتما ببینید، چرا توانسته ا‌ند مارا چنان در سلطه خود در آورند و مثل عروسک خیمه شب بازی مارا بازی دهند


آیا اینها رو میدانیم و اورا گزینه بد میدانیم یا نه عادت کرده ایم این شعار را تکرار کنیم بدون اینکه معنی‌ آنرا بدانیم


پس زمانی‌ که صحبت از گزینه بد میشود باید بد نگاه داریم تا یادمان نرود خوب کدام است

2 comments:

  1. کمانگیر جان، یکی از بهترین نوشته هایی که در مورد انتخابات خواندم. بسیار عالی.
    در بسیاری از مواقع کسی رو انتخاب می کنیم، ولی حاضر نیستیم به معایب انتخاب خود اعتراف کنیم ویا به نقد انتخاب خود بشینیم. همونطور که گفتی این بسیار دردناکه. چون هیچوقت معلوم نمیشه که هدف چیه، به کجا می خواهیم بریم و کجا ایستادیم. فقط میخواهیم در لحظه انتخابی کرده باشیم، خیلی وقتها حتی کورکورانه، که تنها ازغافله جا نمونیم.

    ReplyDelete
  2. خیلی خوشم اومد از این نوشته، به قول رهگذر یکی از بهترین تحلیل هایی بود که اخیراً خوندم. به نظر من تو باید به فکر چاپ این نوشته تو روزآنلاین یا یه وب سایتی مثل اون باشی.
    جدا از این اما من خیلی دلم میخواد که برای خودم هم که شده توی یک جدول عملکرد گذشته و برنامه های موسوی و کروبی و محمود رو با هم مقایسه کنم و الان دارم دنبال یک سری سرفصل میگردم. حرف تورو کاملاً قبول دارم که احمدی نژاد باید یک پای این مقایسه باشه و با عدد و رقم نشون بدیم که آیا واقعاً عملکردش بدتر بوده از دولتهای قبلی یا نه..ناسلامتی ما این همه درس خوندینم که یه جایی به کار بیاد...باید یه تیم بشیم و یه جدول درست کنیم

    ReplyDelete