Wednesday, May 13, 2009

می‌خوام سیخت کنم

میدونید این سیخ که اینجا گذاشتیم کار بردش چیه و مال کیه؟ نه داداش مال اونجا نیست که فکر میکنی‌. تصمیم دارم اون سیخو فرو کنم تو فکر‌های بی‌ فکر و کهنه که شاید تلنگری باشه برا نو فکر کردن، برا تعریف مجدد همه چیز )زندگی‌، عشق، من و تو، حماقت ...). که چرا نمیفهمیم جاهائی‌ که همه چیز مثل روز روشن است، درک نکردن حتا اگه هزاران بار تکرار شود، چون نابینایان کورمال راه رفتن در روز روشن و تنها مثل یک دلقک خودمونو به دست سرنوشت سپردن. آره این سیخو آوردم تا فرو کنم به مغز‌های آکبند تا حد اقل خودم خنک بشم، چون گاهی از فکر کردن زیاد خسته میشم

2 comments:

  1. I really like how you guys write, this was a very good idea, so proud of alll of you...

    " in nabinayan kormal rah raftan dar roze roshan" az iran shoroi mishe va badtaram dare mishe rooz berooz ke maghze javoonha ba in nakhoondan va modam vaght gozaroondan paye mahvare o chat roomha badtaro badtar dare mishe,
    jaye afsoos dare

    ReplyDelete
  2. arash khar ast
    gave man ast

    ReplyDelete